
۲۰ ساعت تا یادگیری برق
۲۰ ساعت ابتدایی یادگیری
در بحث یادگیری، نظریه های مختلفی برای صرف زمان و میزان آن،جهت تسلط و یادگیری یک موضوع خاص داریم.مثلا اشخاصی که در زمینه تکنولوژی فعالیت می کنند عنوان می کنند که
برای متخصص شدن در هر زمینه ای نیاز به ۱۰۰۰۰ ساعت کار داریم.
این ۱۰۰۰۰ ساعت می تواند شامل این موارد باشد:
۱- مطالعه چند کتاب در آن حیطه مشخص
۲- دیدن فیلم های آموزشی درآن زمینه مشخص
۳- تمرین و اجرا در آن زمینه
۴-نوشتن و تحلیل محتوای مطالعه شده و تحقیق شده
با ترکیبی از فعالیتهای بالا در آن زمینه خاص در طی ۱۰۰۰۰ ساعت یک متخصص غیر قابل رقابت در آن حوزه خاص خواهیم شد!
اما ۱۰۰۰۰ ساعت یعنی اگر هر روز ۸ ساعت در آن حیطه فعالیتهای فوق را انجام دهیم پس از ۳ سال به نقطه مورد نظر می رسیم.
مثلا در برق اگر شخصی بخواهد در زمینه اتوماسیون صنعتی واقعا یک متخصص شود نیاز دارد به مدت ۳ سال فعالیتهایی که گفته شد را انجام دهد.
اما یک نکته:
نزدیک ۹۹% آدم ها این روند ۱۰۰۰۰ ساعت جهت رسیدن به آن نقطه مطلوب را طی نخواهند کرد.نظریه ۱۰۰۰۰ ساعت توسط مالکوم گلدول در کتابی با عنوان تافته های جدا بافته عنوان شده است.
اما نظریه های دیگری در این مورد هست که امیدوارکننده تر هستند و بر اساس تحقیقاتی صحیح ارائه شده اند.
شخص دیگری با نام جاش کافمن کتابی به اسم «۲۰ ساعت ابتدایی» دارد و در آن توضیح میدهد که این۲۰ ساعت بسیار مهم و حیاتی است. مهم نیست درحال یادگیری چه موضوعی هستیم. با صرف۲۰ ساعت زمان میتوانید به خبرگی خوبی در آن مهارت دست پیدا کنید.
همچنین این نویسنده عنوان کرده:
اگر نیم ساعت تا ۴۵دقیقه هر روز برای یادگیری زمان بگذارم، برای بیشترین و موثرترین بازدهی بایستی چگونه تمرین کنم و نتیجهی این تحقیقات،پشت پردهی کتاب «۲۰ ساعت ابتدایی» است.
اگر روزانه ۴۵ دقیقه زمان بگذارید، ظرف مدت یک ماه در یک مهارت به درجهی خیلی خوبی خواهید رسید.چرا؟
منحنی یادگیری را مشاهده کنید
سرعت یادگیری ما در ساعات اولیه بسیار بالاست و اگر بتوانیم برنامهی درستی برای آموختن مهارت مشخص کنیم، به سرعت به آن چیزی که مد نظرمان است خواهیم رسید. ولی در این ۲۰ ساعت چالشهای زیادی نهفته است.
۱- چالش اول آماده کردن وسایل یادگیری
برای دوستان برقی این موارد می تواند کتاب،دی وی دی ،جزوه ، کامپیوتر یک زمان برای کلاسی خاص و یا حتی یک سخت افزار باشد.
۲-چالش دوم برنامه
برای شروع بایستی که برنامه داشته باشیم. برای چند ساعت اول برنامهی مشخصی را آماده کنیم و سعی کنیم که به آن پای بند بمانیم.
همهی ما گرفتاریهای زیادی داریم ولی خالی کردن یک چهل و پنج دقیقه در روز نباید کار زیاد دشواری باشد. البته اگر به دنبال بهانه برای شروع نباشیم.
برای شروع یادگیریِ یک مهارت آن را به قسمتهای تشکیلدهندهاش بشکنیم و هر کدام را اصولی یاد بگیریم. اگر پایههای یک مهارت را به خوبی فرا بگیریم، سوار کردن جزئیات روی هم، کار زیاد دشواری نخواهد بود.
۳- چالش بعدی تفکر استعداد ندارم
برخی مواقع یک یادگیری را شروع می کنیم و بعد به این نتیجه می رسیم استعداد آن را نداریم.
البته این اتفاق در کارهای هنری بیشتر اتفاق می افتد تا کارهای فنی مثل برق.
مهم نیست چه کسی هستیم
چقدر سن و سال داریم
یا در حال حاضر توانایی انجام چه کارهایی را داریم
همینکه شروع کنیم شروع به پیشرفت خواهیم کرد.
باورِ ما، تاثیر بسزایی در روند یادگیری دارد، پس با خود تکرار کنیم که مهارت را فرا خواهیم گرفت چرا که ما هم دقیقا مثل بقیه میتوانیم!
۴- چالش چهارم علاقه
اگر در زمینه ای علاقه نداریم بهتر است اصلا شروع نکنیم.مسلما همان ۲۰ ساعت را هم به پایان نخواهیم رساند چه برسد به ۱۰۰۰۰ ساعت.
۵- چالش پنجم، به کارم نمی آید!
خیلی مواقع تصمیم به یادگیری در حوزه ای خاص داریم ولی کمی که پیش می رویم این فکر را می کنیم که اصلا آن حوزه به کارمان می آید یا نه؟
دلیل اصلی این شک می تواند عدم انگیزه کافی و یا نشان از سخت دیدن مسیر یادگیری توسط ما باشد.
نکته اینکه دانستن مهارت همیشه مساوی با بهکارگیری آن نیست،بلکه میتواند به ما در تصمیمات کمک کند. اگر تنها ۲۰ ساعت به شما برای یادگیری یک مهارت و اتخاذ تصمیمات بهتر کمک میکند،چرا از امروز به صورت ماهانه یک مهارت را یاد نگیریم؟
یادمان باشد که انتخابهای امروزمان تعیینکنندهی مکان ما در چند سال آینده خواهند بود.
دو مرحله کلی برای یادگیری یک مهارت
۱- بررسی آن مهارت
اول اینکه چه چیزی قرار است دقیقا یاد بگیریم؟
آن را به موارد کوچکتر خرد کنیم.مسلما هر مهارت و تخصص قابل خرد شدن است.
مثلا مهارت برق صنعتی به مواردی چون الکترومغناطیس،موتورهای تک فاز و سه فاز القایی،اندازه گیری الکتریکی،روشهای راه اندازی و…قابل خرد شدن است.
هر خرده مهارت را می توان بهتر پیگیری کرد تا اینکه در انبوهی از اطلاعات آن مهارت گم شویم و ندانیم ابتدای مهارت کدام است و انتهای آن به کجا می رسد.
۲- خودمان را در انتخاب منابع اصلاح کنیم
در یادگیری هر چیزی به نظر میرسد بایستی عطش خودمان را در تهیه و سرک کشیدن به منابع مختلف کنترل کنیم.
چند منبع محدود که به نظر خودمان خوب است را انتخاب کنیم و روی همین چند مورد تمرکز کنیم.
اگر چندین منبع مختلف داشته باشیم اولین بهانه های دنبال نکردن و به تعویق انداختن کار یادگیری را برای خودمان فراهم کرده ایم.
منابع:
کتاب های تافته جدا بافته از مالکول گلدول
و ۲۰ ساعت ابتدایی از جاش کافمن